UGC یا User Generated Content یا محتوای تولید شده توسط کاربر چیه؟ چطور میتونه به کسب و کار شما کمک کنه؟ میتونین کسی رو پیدا کنید که از فروش و سود بیشتر بدش بیاد؟ اونم توسط کسی که واسه این کار استخدام نشده و هزینه ای بابتش پرداخت نکردین؟! خب نه! UGC یعنی همین!
تحقیقات جدید نشون میدن که اگه میخواین میزان فروشتون بره بالا باید اونو از طریق محتوای تولید شده توسط کاربر یا UGC تبلیغ کنید. طبق مطالعاتی که انجام شده، مصرف کننده ها معتقدن که UGC نسبت به تبلیغات ایمیلی و حتی نتایج موتور جستجو تاثیر بیشتری روی تصمیمات خرید اونا میگذاره .
UGC یا محتوای تولید شده توسط کاربر چیست؟
در بازاریابی UGC یا محتوای تولید شده توسط کاربر (که به محتوای تولید شده توسط مصرف کننده هم معروفه) به محتوای مربوط به برند شما اشاره داره که توسط شخصی ایجاد و منتشر شده که هیچ تعهدی به بیزینس شما نداره و نماینده شما نیست.
این میتونه یک نقد، عکس، فیلم یا پادکست در رسانه های اجتماعی باشه یا یک وبلاگ و یا یک صفحه سایت و اگه به برند شما پرداخته باشه ولی توسط هیچ یک اعضای شما نباشه بهش مگیم UGC یا محتوای ایجاد شده توسط کاربر.
برای بسیاری از برندها شبکه اجتماعی اینستاگرام بستر اصلی UGC است. کاربران با نام برند شما محتوا ایجاد میکند و محصولات و خدمات شما رو با مخاطباشون به اشتراک میگذارن. با این روند میتونین اعتبار برند خودتون رو تقویت کنید.
درسال ۲۰۱۱ کوکاکولا یک کمپین تشکیل داد با نام “Share a Coke”. در این کمپین نام افراد در نقاط مختلف دنیا روی بطری های کوکاکولا حک شده بود. در واقع هدف از این کمپین این بود که مردم به فروشگاه ها برن و دنبال بطری کوکاکولا با اسم خودشون بگردند تا باهاش عکس بگیرند و به اشتراک بگذارند. خب نتیجه چی شد؟ مشتریان کوکاکولا در نقش تبلیغ کننده ظاهر شدند.
این فقط یک کمپین یک طرفه یا یک فریب خیالی نبود. این یکی از هزاران کمپین UGC هست که باعث ایجاد میلیون ها درآمد شده.
دلیل موفقیت UGC چیست؟
بدیهی است که کمپین های UGC دیگه پای ثابت دنیای بازاریابی شده باشن. اما چرا انقدر موفقند؟ چرا برند های تجاری برای تبلیغ محصولاتشون به محتوای تولید شده توسط کاربر رو آوردن؟ چرا نباید UGC که یک استراتژی بازاریابی کلیدی هست، رو نادیده بگیریم؟
قرار دادن مشتری در مرکز اولویت
مشاغل مشتری مدار رو به افزایش هستند. چون شرکت ها پای به پای تغییر سلیقه مخاطباشون دارن تغییر میکنن. تو این دنیای پر سرعت و دیجیتال که با یک کلیک میشه تمام توجه ها رو به خود جلب کرد، اگر برند ها تمام توانشون رو صرف خدمت رسانی به مشتری نکنن، اونا به راحتی جذب یک برند دیگه میشن.
حالا امروزه کاربر های آنلاین دارن روز به روز حساس تر میشن در مورد این که کدوم برند داره از تاکتیک های ظریف بازاریابی استفاده میکنه و کدوم برند معتبرتر و قابل اعتمادتره.
افزایش اعتبار
محتوای تولید شده توسط کاربر ۲.۴ برابر بیشتر از تبلیغات ایجاد شده توسط یک برند، اعتبار داره. چون مردم معتقدن که کمتر از نیمی از برندها محتوای معتبر ایجاد می کنند. اصالت در دنیای امروز بسیار مهم است. مشتریان دیگر مصرف کنندگان منفعل سابق نیستند که عقلشون رو بدن دست تلوزیون یا بیلبورد های تبلیغاتی.
به عکس این بچه که عینک Warby Parker زده نگاه کنید. ۱۵۰۰۰ تا لایک خورده .اگه این برند میخواست همین تبلیغ رو توسط یه بازیگر انجام میداد، واقعا همین قدر نتیجه بخش بود؟
ایجاد اعتماد
چه محصول باشه، چه خدمات چه تجربه … مصرف کننده ها دوست دارن بدونن دارن چه چیزی رو سفارش میدن. ۹۲% از مصرف کننده ها به توصیه افرادی که میشناسن اعتماد دارند و ۷۰% از مصرف کننده ها به نظرات کاربرای آنلاین که تجربه خودشون رو با بقیه به اشتراک گذاشتن اعتماد میکنن.
BurtsBees توصیفات مشتری درباره محصولات خودش رو در اینستاگرام به اشتراک میگذاره. این به تقویت اعتماد فالوور ها نسبت به محصول و برند کمک میکنه.
مقرون به صرفه بودن
کاربرانی که محتوا تولید میکنند حقوقی دریافت نمی کنند و این کار را به دلایل مختلف انجام میدن. یا هدفشون به اشتراک گذاشتن تجربه هاشونه یا ایجاد ارتباط با افراد همفکر و یا فرصتی برای به دست آوردن چیزی. بدیهیه که این محتوا خیلی حتی ارزون تر از وقتیه که بخواین چندین میلیون تومن پول جعل کنین و خرج تبلیغات تلویزونی یا بیلبوردها کنین!!!
یکی از خوبی های UGC اینه که کاربران بازیگر این نقش هستند و بازاریاب ها مجبور نیستند جیب خودشون رو واسه کمپینی که نمیدونن آیا جواب میده یا نه خالی کنند.
نکاتی برای به اشتراک گذاشتن UGC
همیشه کسب اجازه کنین
همونطور که میدونید هشتگ یک راه عالی برای جمع آوری محتوای تولید شده توسط کاربر است. با این حال همیشه بهتره که از کاربرها اجازه بگیرین چون ممکنه خیلی از اونا بدون اطلاع قبلی از هشتگ استفاده شده توسط برند شما استفاده کنند.
استفاده از محتوا بدون اجازه میتونه بهترین راه برای خراب کردن وجهه شما و اذیت کردن طرفداراتون باشه.
اعتبار خالق اصلی رو افزایش بدین
وقتی که UGC رو در کانال های شبکه اجتماعی خودتون به اشتراک میگذارین، مطمئن بشین که اعتبار خوبی به خالق اصلی میدین. اونا رو در پست برچسب یا Tag کنین یا یه جوری مشخص کنین که دارید از تصاویر یا کلمات اونا استفاده میکنین.
اگه قصد دارین محتوای ایجاد شده توسط کاربر رو در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید، نحوه اعتباربخشی به خالق محتوا رو بررسی کنید. مثلاً اگر میخواین عکسی از اینستاگرام رو تو فیسبوک به اشتراک بگذارین، از خالق محتوا سوال کنید که آیا صفحه فیسبوکی داره که برچسب کنین یا نه.
این کار باعث میشه تا فالوور ها و طرفداران اطمینان حاصل کنند که محتوای تولید شده از طرف مصرف کننده واقعی و خارج از دستگاه برند بوده.
در ازای UGC به خالق محتوا چیز باارزشی ارائه بدین.
اگر میخواین فالوور ها و طرفدارهای برند شما UGC رو در اختیارتون قرار بدن باید در عوض به اونا یه پیشنهاد خوب بدین. یک رقابت در رسانه های اجتماعی میتونه یه راه عالی باشه. اما بیش از حد روی پاداش دادن با جایزه مانور ندین. چون طبق یک نظر سنجی انجام شده، مشخص شد که فقط ۳۰% از افراد برای دریافت جایزه، محتوا رو تولید و منتشر کردن و ۶۰% درصد دیگه گفتند که UGC رو برای به دست آوردن لایک بیشتر یا برای این که محتواشون توسط یک برند اصلی نمایش داده بشه منتشر کردن.
هرچی بیشتر UGC رو منتشر کنید، انگیزه مردم رو برای اینکه شما رو در پست هاشون تگ کنند تا شاید شما محتواشون رو منتشر کنید بیشتر میشه.
نوع محتوای مورد نظرتون رو مشخص کنید.
سازندگان UGC میخوان محتواشون رو به اشتراک بگذارند. این یعنی اونا از شما میخوان که بهشون بگین دنبال چه محتوایی هستین. تنها ۱۶% از برندها دستور العمل روشنی رو در مورد نوع محتوایی که میخوان تولید و منتشر بشه در اختیار کاربر و طرفدار ها میگذارن. ولی بیشتر از نیمی از مصرف کنندگان میخوان وقتی حرف از UGC میشه، اون برند دستور العمل های لازم رو به صورت کامل در اختیارشون بذاره.
این، به این معنیه که شما باید درک کاملی از اون چیزی که میخواین از طریق UGC به دست بیارین داشته باشین. مثل هر ابزار بازاریابی دیگه، بازاریابی UGC نیاز به استراتژی داره. این خیلی خوبه که مردم شما رو در تصاویر زیبا نشون میدن، اما باید بدونید که چطوری میخواید از این محتوا برای ساپورت کردن اهداف بازاریابی تون استفاده کنید.
از محتوای تولید شده بیاموزید، چه اون رو به اشتراک بگذارین چه نذارین!
به عنوان یک ابزار بازاریابی قدرتمند، UGC یا محتوای تولید شده توسط کاربر منبع خوبی برای تحقیقات مشتری به حساب میاد. زمان لازم رو برای درس گرفتن از UGC طرفداران و سپس تجزیه و تحلیل این درس‌ها بگذارین. این روند میتونه به بهبود تلاش های بازاریابی شما کمک کنه.
به عنوان مثال، ممکنه متوجه بشین که طرفدار ها از محصولات شما به روشی که شما در نظر گرفتین استفاده نمی کنند. یا ممکنه بفهمین که دوست دارن از محصولات شما در ترکیب با یک محصول دیگه استفاده کنند ( این امر این فرصت رو به شما میده که با یک مارک تجاری دیگه همکاری کنید.)
از طرفی دیگه میتونین به تصاویری که انتظار دارید از اونها ببینید ولی ایجاد نشده، فکر کنید. از این اطلاعات یا کمبود اطلاعات برای بررسی فرضیات خودتون در مورد چگونگی تفکر مردم راجع به محصولات و برندتون استفاده کنید.
همچنین از هشتگ هایی که مردم در ترکیب با هشتگ برند تجاری شما استفاده میکنند یه نگاهی بندازید. ممکنه یه انجمن از هشتگ های در حال ظهور که شما ازش خبر ندارید در حال ایجاد باشه.
و در آخر این که به زبونی که مردم در پست های UGC ازش استفاده میکنند توجه کنین. ببینن وقتی دارن در مورد محصولات شما صحبت میکنند از چه کلماتی استفاده میکنند تا به درک بهتری از تفکر مردم نسبت به برندتون برسین.
بهترین نمونه های User Generated Content
کمپین #thesweatlife توسط برند Lululemon
Lululemon که یک برند لباس یوگاست، تصمیم گرفت برای برند خودش یک جامعه ایجاد کنه. و در سال ۲۰۱۳ به کمپین#thesweatlife رسید که مشتری ها رو به ارسال عکس های خودشون در لباس های برند Lululemon ترغیب میکرد.
در دو ماه اول این برندبیشتر از ۷۰۰۰ عکس از مشتری های خود به نمایش گذاشت و گالری منحصر به فردی که برای این کمپین ایجاد شده بود بیش از ۴۰۰۰۰ بازدید کننده به دست آورد.
Starbucks
نمونه عالی دیگه استارباکس هستش. مسابقه جام سفید استارباکس در آوریل ۲۰۱۴ شروع شد، و از مصرف کننده ها در سراسر کشور خواسته شد تا روی لیوان های استارباکس طرح بزنند و عکسش رو ارسال کنند. قرار بود عکس دریافتی برنده، الگوی نسخه جدید لیوان استارباکس باشه. تقریباً ۴۰۰۰ مشتری در مدت زمان ۳ هفته عکس ارسال کردند. این مسابقه یه راه عالی برای تبلیغات مشتری بود و این امر ثابت کرد که به شدت از بازخورد یا فیدبک مشتری برخوردار است.
Burberry
بربری یک شرکت پوشاک بریتانیایی است که در سال ۱۸۵۶ تاسیس شد. آنجلا آرندتس در سال ۲۰۰۶ به عنوان مدیرعامل شرکت منصوب شد و تصمیم گرفت استراتژی UGC رو به عنوان بخشی از هدفش برای تغییر برند قدیمی شرکت راه اندازی کنه. این شرکت وبسایت The Art of the Trench را درسال ۲۰۰۹ راه اندازی کرد، که در اون کاربر ها میتونن تصاویر افرادی رو که محصولان بربری پوشیدن، آپلود کنن و در موردشون اظهار نظر کنند. پس از راه اندازی این سایت، فروش تجارت الکترونیکی بربری نسبت به سال گذشته ۵۰% افزایش پیدا کرد.
Adobe
شرکت نرم افزاری Adobe فکر کرد که با استفاده از هشتگ، یک کمپین خلاقانه برای طراحان با استعداد و هنرمند ایجاد کنه. اونا از طراحان مبتکر خواستند تا کارهای خلاقانه خودشون رو به اشتراک بگذارن و مهارت های خودشون رو با استفاده از هریک از محصولات Adobe مثل Photoshop یا Illustrator و غیره به نمایش بگذارن.
از این طریق Adobe هم به تبلیغ محصولات خودش پرداخت و هم سعی کرد قابلیت های طراحی خودش رو به نمایش بگذاره.
Apple
هیچ چیزی معتبر تر و قانع کننده تر از این نیست که کاربرای شما محصولات شما رو دوست داشته باشن و ازشون استفاده کنند.
اپل بعد از فهمیدن نارضایتی کابران نسبت به کیفیت تصاویر دوربین در نور های کم، بدون اتلاف وقت یک کمپین به اسم #ShotOnIphon رو برای جلب اعتماد از دست رفته دوربین های خودش راه اندازی کرد.
چون به دلیل کیفیت کم تصاویر در نور کم، اپل تعداد قابل توجهی از طرفدارانش رو از دست داده بود، موضوع کسب اعتماد مجدد رو در فوریت قرار داد. در این کمپین کاربران و طرفداران در نور کم با دوربین آیفون خود عکس میگرفتند و به صورت آنلاین به اشتراک میگذاشتند.
این کمپین عمدتاً برخی از باشکوه ترین تصاویر کم نور کاربر را که به استفاده از لنز آیفون گرفته شده بود به نمایش گذاشت.
اپل با استفاده از چنین محتوای خلاقانه ای که توسط کاربر ایجاد شده بود، نه تنها نظر مخاطبان خودش رو دوباره جلب کرد، بلکه کلی تو هزینه های توسعه و تولید در پیاده سازی استراتژی بازاریابی خودش صرفه جویی کرد.
خب خب، شما تا حالا از استراتژی بازاریابی UGC استفاده کردین؟ خوشحال میشم تجربیاتتون رو در مورد User Generated Content با من به اشتراک بزارین 🙂
فرم و لیست دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.